باسمه تعالی

وقتی زله آمد.

 

وقتی زله آمد، به خیلی چیزها فکر کردم. به خیلی چیزها و احساس می‌کنم که این «خیلی چیزها»، شاید (( می‌گویم شاید، بلکه پل‌های پشت سرم قابل عبور بمانند!!! )) نقبی باشند به درون من و آنچه که در آن می‌گذرد. انگار این «چیزها» خیلی وقت بود که فرصت ظهور و بروز پیدا نکرده بودند.

ادامه مطلب

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

هاستينگ مشاوره و آموزش مدیریت فروش و تبلیغات|زبان بدن و مذاکره هواداران بازي عصر پادشاهان ( Kings-Era.ir ) پرشین پروکسی وبلاگ علیرضا بدر نجوم و اخترفیزیک Deborah Stephen